در گذشته نه تنها «تعدد زوجات» بلکه ازدواج نیز به مفهوم امروزی تلقی نمی شده است و کمتر به عنوان عشق و هوس در آن می نگریسته اند و آن را بیشتر به عنوان نوعی مراسم اجتماعی برای ایجاد پیوند و یا پیمانی جدید به حساب می آورده اند و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی اخلاقی در آن قویتر از عشق و هوس بوده است. چند همسری در میان اعراب پیش از اسلام نیز رایج بوده است مردان عرب همسران متعدد داشته اند و از این حیث هیچ محدودیتی در میان نبوده است.
ویل دورانت می نویسد: تعدد زوجات بدون هیچ قید و شرطی (در میان عربان) رواج فراوان داشت و زن کالایی بود که جزو دارایی پدر یا شوهر یا پسر بشمار می رفت.
دکتر گوستاولبون در کتابش «تمدن اسلام و عرب» می نویسد: «رسم تعدد زوجات ابدا مربوط به اسلام نیست و قبل از اسلام هم این رسم در میان تمام اقوام شرقی ـ از یهود، ایرانی، عرب و غیره ـ شایع بوده است.
ولتر یکی دیگر از اندیشمندان بزرگ غرب می نویسد: محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، هرگز تعدد زوجات را معمول نکرد، بالعکس تعداد بی حد و حصر زنانی را که در بستر پادشاهان و فرمانروایان کشورهای آسیایی می آرمیدند، به چهار زن محدود کرد.»
همچنین ویل دورانت می گوید: در اجتماعات ابتدایی به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگی مرد در معرض خطر بود و به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف می شدند. فزونی عدد زنان بر مردان سبب می شد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند و یا عده ای از زنان به حال عزوبت به سر برند.
تعدد زوجات دلیل بر بزرگواری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
به هنگام بیان فلسفه تعدد همسران پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روشن می شود آن حضرت بخاطر خواسته های شخصی یا رسیدن به مال و منال و یا برای استعمار زنان و بهره بری از آنان در کارهای کشاورزی و دامپروری ازدواج نکرده است. اساسا این دیدگاههای منفی که اکنون مطرح است در آن زمان مطرح نبوده و به همین جهت، مخالفان فراوانی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) صدر اسلام داشت و بر هر کار پیامبر اشکال می گرفتند و اهل بهانه جویی و اشکال تراشی بر حضرت بودند، هیچ کدام این مسئله را به عنوان عیب و ایراد بر او وارد نکردند. ابوسفیان که سخت ترین دشمن آن حضرت است، آنگاه که حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) با دختر وی ازدواج می کند، از فرط شادمانی می گوید: «ذلک الفحل لا یرغم انفه؛ شکست و خواری بر این جوانمرد مباد.»
این ازدواج ها مشکلاتی برای پیامبر ایجاد می کرد که هر کسی حاضر به تحمل چنین مشکلاتی نبود، تحمل این مشکلات، پیامبر را در چشم مخالفان و دشمنان، کرامتی والا بخشیده است.
در قدیم، برخلاف امروز، زن و فرزند زیاد از لحاظ اقتصادی به نفع مرد بوده است. مرد از زنان و فرزندان خود مانند بردگان کار می کشیده است این جهت می تواند علت تعدد زوجات واقع شود، زیرا مرد تنها با قبول همسری رسمی زن می تواند از مزیت کثرت اولاد بهره مند شود.
علامه سیدمحمد طباطبایی درباره تعدد زوجات می نویسد: «داستان تعدد زوجات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود؛ چه آنکه برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگی که تنها به خدیجه اکتفا نمود و همچنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، با بهتان زن دوستی آن حضرت منافات دارد.»
پرفسور آنه ماری شیمل می گوید: «اغلب فراموش می کنیم که محمد بیشترین بخش عمر خود را با یک همسر و آن هم با خدیجه ای بسر برد که 20 سال از او بزرگتر بود.» هم او می گوید: «ازدواج های چند گانه پیامبر، نه تنها دلیل بر ضعف او در برابر نفس که نشانه فطرت سروری اوست پیامبر قدیسی نیست که از دنیا کنار گرفته باشد محمد بدین طریق زندگی دنیویان را قداست بخشید.»
اهداف پیامبر از تعدد زوجات
الف ـ هدف های تبلیغی و سیاسی
یکی از اهداف ازدواج های پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سیاسی ـ تبلیغی بود یعنی با ازدواج موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید.
حضرت بخاطر دستیابی بر موقعیت های بهتر اجتماعی و سیاسی، تبلیغ دین خدا و استحکام آن پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنی های آنان، حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب، به برخی ازدواج ها رو آورد. در راستای این اهداف، پیامبر با عایشه دختر ابوبکر از قبیله بزرگ «تیم»، با حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی» با ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از بنی اسرائیل پیوند زناشویی برقرار نمود. ازدواج، مهم ترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود بجا گذارد.
در آن محیطی که به تعبیر «ابن خلدون» جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، بهترین عامل بازدارنده از جنگ ها و عامل وحدت و الفت، پیوند زناشویی بود به همین جهت پیامبر با قبایل بزرگ قریش، به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر دشمن بودند مانند بنی امیه و بنی اسرائیل، ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمی شد و آنان نسبت به پیامبر دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد. گیورگیو نویسنده مسیحی می نویسد: محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد در نتیجه پیامبر با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانواده های مکه شد.
ب ـ هدف تربیتی
تربیت عملی برای نگهداری و حمایت از یتیمان و ضعیفان، از اهداف دیگر ازدواج های پیامبر بوده است. آیات قرآن به طرق مختلف مردم را به دستگیری و حمایت از بیچارگان، درماندگان و یتیمان فرا می خواند. پیامبر نیز در موقعیت های مختلف و زمان های مناسب مردم را به این کار خداپسندانه ترغیب می کرد.
مردان مسلمان را تشویق کرد زنان بیوه و بی سرپرست و یتیم دار را به فراخور حالشان با پیوند زناشویی به خانه های خویش ببرند و به زیر چتر حمایتی خویش در آورند. پیامبر با ازدواج با اینگونه زنان، الگوی عملی پسندیده ای برای مسلمان شد.
پس از «جنگ احد» و حوادثی مانند «رجیع» و «بئرمعونه» که عده زیادی از مردان مسلمان به شهادت رسیدند، پیامبر با ازدواج با چند زن بیوه از آنان و یتیمانشان حمایت کرد زنانی همچون ام سلمه، زینب بنت خزیمه، حفصه دختر عمر، ام حبیبه از این جمله می باشند.
ج ـ آزادی کنیزان و بردگان
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از شیوه های خوب و پسندیده گوناگونی برای رهایی و کرامت بخشیدن به اسیران و بردگان استفاده می کرد که یکی از آنها، ازدواج بود.
«جویریه» و «صفیه» هر دو کنیز بودند، پیامبر این دو را آزاد کرد، سپس با آنان ازدواج نمود، تا بدین وسیله به مسلمانان آموزش دهد که می توان با کنیز ازدواج نمود، یعنی اول می بایست او را آزاد کرد، سپس شریک زندگی خود قرار داد.
د ـ تکریم جایگاه زنان
برخی از زنانی که مسلمان شده بودند و به جهت مرگ، شهادت و یا ارتداد شوهر، بی سرپرست می شدند، زندگی برای آنان بسیار مشکل بود و در وضع بسیار آشفته ای بسر می بردند، اینان نه به تنهایی می توانستند به زندگی ادامه دهند و نه اینکه به دامن بستگان مشرک خویش برگردند.
ام حبیبه، دختر ابوسفیان که همراه شوهرش به حبشه هجرت کرد و در آنجا بی سرپرست شد، نه می توانست در آنجا بماند و نه به مکه نزد پدرش برگردد.
پیامبر وقتی از مشکل وی باخبر شد پیکی برای نجاشی پادشاه حبشه فرستاد و از او خواست ام حبیبه را به عقد پیامبر در آورد. این ازدواج باعث شد وی از بی سرپرستی نجات پیدا کند و به دامن بستگان مشرک خویش نغلتد.
هـ ـ بطلان سنت های جاهلی و نادرست
محیط عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، و سایه افکندن بعضی خرافات جاهلی نیز
می طلبید که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با سر پنجه تدبیر از جمله ازدواج، به تبدیل محیط جاهلی بپردازد.
ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با زینب بنت جحش با هدف از بین بردن دو سنت غلط جاهلی، یعنی سنت پسرخواندگی و احکام مربوط به آن و دیگری ازدواج با همسر مطلقه غلام آزاد شده، تحقق یافت. در جاهلیت پسر خوانده، احکام پسر را داشت یعنی ارث می برد و زنش محرم بود اما اسلام این احکام را باطل کرده و میان پسر و پسرخوانده فرق گذاشته است.
تعدد زوجات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در نگاه اندیشمندان
فریتیوف شوئون محقق و اسلام شناس بزرگ آلمانی می گوید: ازدواج برای محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خصلت روحانی و پانتارانی (عبادت و ایمان به قوه فاعله طبیعت مبتنی بر اوراد و اذکار) داشته ـ نظیر همه چیز در زندگی چنین موجودی ـ و سبب آن شفافیت و تجلی ماوراء طبیعت بوده که در آن حال با پایداری ها همراه است وانگهی اگر به صورت ظاهر نگاه کنیم، اغلب ازدواج های پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جنبه های سیاسی داشته است ـ و سیاست در اینجا مفهومی قدسی و مربوط به استقرار انعکاسی از مدینه خدا در روی زمین دارد ـ و بالاخره، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به حد سرمشق هایی در امساک ها و کف نفس های طولانی، در عهد شباب خود ـ که به ویژه فرضا شهوت و هوس، شدیدترین عواطف است ـ دارد و لاجرم از قضاوت های سطحی مبری است.
توماس کارلایل نویسنده و مورخ بزرگ انگلیس ـ در کتاب قهرمان و پرستش قهرمانان می نویسد: «محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به رغم آن همه اتهامات ظالمانه و افتراهای کینه توزانه که بر او می بندند، پیرو هوی و هوس نبوده است. این سخت ترین بی رحمی ها و زشت ترین خطاهاست اگر او را مردی دوست دار شهوت به حساب بیاوریم، از ازدواج ها او را اندیشه ای جز پناه جستن بدین وسیله و برآوردن نیاز انسانی خویش نبوده است، هرگز آنچه بسیار بعید است، این است که میان او و وسائلی که او برای پیشبرد هدف از آن سود می جست عامل ناباب و هواخواهی شخصی ... بتوان یافت.»
عباس محمود عقاد مصری می گوید: «مبلغان مسیحی و نویسندگان استعماری خواسته اند از این طریق بر مقتل اسلام ضربه ای وارد آورند. حال آنکه در این راه سخت به خطا رفته اند چه در اینجا بر مسلمانی که با دینش آشناست و از سیره پیغمبرش آگاه، تجلی حقیقت از هر چیزی ساده تر و روشن تر است مقتلی که آنان تصور کرده اند، خود حجتی است که مسلمانان را برای بزرگ داشت پیغمبرشان و تبرئه دین شان کفایت می کند و به حجتی دیگر نیازمند نیست. چه برای یک مسلمان بر صدق دعوت محمد هیچ دلیلی از شیوه رفتار وی با زنانش و کیفیت انتخاب زنانش صادق تر نیست.»
علامه طباطبایی در این باره می نویسد: داستان تعدد زوجات پیامبر را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آنکه برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگی که تنها به خدیجه اکتفا نمود و همچنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، منافات با بهتان زن دوستی آن حضرت دارد. بنابراین اهداف و حکمت های ازدواج پیامبر را می بایست در اهداف بلند و ارزشی جستجو نمود.
پرفسور اسمیت اسلام شناس غربی در این باره می گوید: پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تعدد زوجات نداشت بلکه تعدد زن ها داشت، زیرا شرایط نکاح و زناشویی با تمام تبادل عواطف منحصر به یک زن بوده آن هم خدیجه(سلام الله علیها) و بقیه را روی مسیر پیشرفت دین اسلام به سبب مقتضای زمان و مکان و اجتماع در اواخر عمر که دیگر دارای شهواتی نبوده گرفت و از این رو نمی توان گفت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) تعدد زوجات داشت.
خرده گیرهای مغرضانه
کسانی که می کوشند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را مردی هوسباز معرفی کنند، طبیعتا به سراغ جوانی او می روند. چه هوس و شهوت همیشه گریبانگیر جوانی است اما تاریخ که حتی شوخی های او را با زنانش حکایت می کند و کوچکترین جزئیات زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را نشان می دهد، کمترین موج هوسی در سیمای جوانی او سراغ ندارد. از نظر متعصب ترین مبلغان مسیحی، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در مکه از چنین اتهامی سخت به دور است. پس چگونه تا وارد مدینه می شود، در حالی که مردی 53 ساله است و مقام نبوت خدایی یافته و مسئولیت های خشن نظامی و سیاسی بر دوش دارد و اندیشه اش، روحش و زندگی اش، دین و تقوا و پارسایی را به مردم الهام می کند، یکباره آتش هوس در او سر برداشته و او را شیفته لذت و شهوت می کند. خوشبختانه خواجه حرمسرای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، تاریخ است که یکایک زنان او را می شناسد و هم می داند که چرا به این خانه آمده اند و چگونه زندگی می کنند. بی شک او بهتر از همه خاورشناسان و کشیشان اروپایی زنان محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را می شناسد.
پی نوشتها:
1ـ مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، هشتم، 1357، ص364.
2ـ محمد حکیم پور، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، تهران، انتشارات نغمه نواندیش، اول، 1382، ص282، نقل از تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج11، ص8.
3ـ همان، ص283.
4ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص 366 ـ 365.
5ـ احمد عابدینی، شیوه همسرداری پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به گزارش قرآن و سنت، تهران، نشر هستی نما، سوم، 1381، ص67 ـ 68.
6ـ عقیقی بخشایشی، یک بحث تحلیلی و تاریخی درباره همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، قم، داراتبلیغ اسلامی، 1352، به نقل از ک . محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) پیامبری که از نو باید شناخت، ص207.
7ـ www. pooya.com
8ـ www.bashgah.com
9ـ حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ص317.
10ـ همان، ص554.
11ـ www sharghian com
12ـ سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
13ـ www.aalulbayt.com
14ـ برگرفته از www.pooya.com
نظرات شما عزیزان: